چالش های زندگی سالمندان
سالمندی، فرایندی طبیعی در زندگی انسان است؛ دورهای اجتنابناپذیر در زندگــی آدمــی که ارگانهای حیاتی بدن بهتدریج دچار فرسودگی و کهولت میشوند . توجــه بــه مســائل و نیازهــای پدیــده ســالمندی، یکی از مهمترین چالشهای اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی قرن بیست و یکم است .
بــر اســاس بــرآورد ســازمان بهداشــت جهانــی، پیشبینی میشود، تعــداد افــراد ســالمند در ســال 2050 بــه بیــش از 5/1 میلیــارد نفر در سراسر جهان برســد . در کشـور ایـران حـدود 7/8 درصـد جمعیـت را سـالمندان تشـکیل میدهند و پیشبینی میشود تا دو دهه آینده سونامی سالمندی در ایران رخ دهد .
کاهــش عملکردهــای بدنــی، محدودیتهای حرکتــی، افزایــش مشــکلات بهداشــتی و وابســتگی فــرد بــه دیگــران، از خصوصیات این دوره اسـت؛ بهطوریکه ایـن مشـکلات میتوانند اثـر منفـی بـر سـطح کیفیـت زندگـی سـالمندان داشـته باشـند.
در واقـع، کیفیـت زندگـی سالمندان، یـک شـاخص اساسـی محسـوب میشود و ازآنجاکه ابعـاد متعـددی ماننـد جنبههای فیزیولوژیکــی و عملکــردی فــرد را در بــر میگیرد توجــه بــه آن از اهمیــت خاصــی برخــوردار است.
سالمندی فعال در سایه حمایت های درمانی
باگذشت چندین دهه از عمر، بهتدریج از قابلیتهای فیزیولوژیک و کاربردی افراد، کاسته میشود و احتمال ابتلای سالمندان به بیماریهای مزمن به طور معنیداری افزایش پیدا میکند . بر اساس نتایج پژوهشهای منتشر شده در مجلات علمی معتبر، حدود 80 % سالمندان حداقل به یک بیماری مزمن مبتلا بوده که آنها را بیش از سایرین در معرض خطر ناتوانی و مرگ قرار میدهد.
بیماریهای قلبی، سرطانها، دیابت، بیماریهای مزمن تنفسی، بیماریهای عضلانی – اسکلتی مزمن، اختلالات گوارشی و بیماریهای عصبی – روانی از شایعترین بیماریهای مزمنی هستند که سالمندان با آنها دستوپنجه نرم میکنند. اگرچه بیشتر این بیماری ها به طور مستقیم کشنده نیستند ولی می توانند کیفیت زندگی سالمندان و خانواده های آنها را به شدت مورد تهدید قرار دهند.
لزوم مراجعه مداوم سالمندان به بيمارستان ها و هزينه هاي ناشي از بيماري ها و از كار افتادگي ها به كاهش كيفيت زندگي سالمندان منجر خواهد شد و لازم است اقداماتی به منظور پيگيري و توانبخشي موثر و كارآمد صورت پذیرد.
سالمندی فعال در سایه حمایت های عاطفی
سالمندان به دلیل ناتوانیهای جسمی و ذهنی ایجاد شده، در معرض تنهایی، انزوا و عدم برخورداری از حمایت اجتماعی قرار میگیرند و در موارد زیادی استقلال عملکردیشان را از دست میدهند. کاهش توانایی حرکتی به همراه دردهای مزمن در کنار مشکلات دیگری مانند مرگ نزدیکان و کاهش درآمد به دلیل بازنشستگی، همگی میتوانند سلامت روان این گـروه را تحتتأثیر قرار دهند .
سالمندان، ممکـن اسـت احساساتی همچون خلـق افسـرده، احسـاس بیهودگی، احساس مزاحمت را با شدت بیشتری تجربه کننـد و درعینحال، حـالات نـاخوش روانـی نیـز میتواند بـر وضـعیت جسمانی آنان اثر بگذارد . احساس امنیت، یکی از مهمترین نیازهای دوران سالمندی است و فرد سالمند نیـاز دارد بـه کسـانی که به زندگی او معنا میبخشند نزدیک باشد .
بیتوجهی به احساسات سالمندان نهتنها، اخـتلالات و علائم و عوارض پیری را در بین آنان افزایش میدهد؛ بلکه علائمی همچون اختلال خواب، اخـتلال در تمرکـز و توجـه و حافظـه و همینطور اختلال در اشـتها را در پی دارد. مراقبت از سالمندان به مهارتهای خاصی از سوی مراقب یا مراقبین نیاز دارد که مستلزم درک بیولوژیکی، روانشناختی، اجتمـاعی و فرهنگـی سـالمندان اسـت .
در واقع مراقبت از افراد سالمند به این باور نیاز دارد که سالمندان اشخاصی هستند بـا تجـارب مهـم اجتماعی و به توسعه و رشد جامعه کمکهای اساسی کردهاند. ازاینرو نگاه مراقبین به مراقبـت از سالمندان باید با احترام، ارزیابی انسانی و درک مناسب از روند زندگی آنان همراه باشد .
این دیدگاه مستلزم آن است که مراقبین سالمندان، مراقبت از سـالمندان را یـک ارزش انسـانی تلقی کنند چنین نگاهی میتواند امید به زندگی را در آنان بهبـود ببخشـد. هدف حمایت از سالمندان نباید فقط افزایش امید به زندگی (طول عمر) در آنـان باشد؛ بلکه امروزه در جهان، مفهوم سالمندی پویا مطرح است، یعنی با افـزایش جمعیـت سالمند، کیفیت زندگی آنها نیز باید موردتوجه قرار گیرد.
سالمندی فعال در سایه حمایت های مالی
بر اساس نتایج پژوهشهای علمی، بین نوع شغل و درآمد فرد باکیفیت زندگی وی در دوران سالمندی ارتباط معناداری وجود دارد؛ بدین معنا که هر چه شغل فرد در سطوح بالاتری قرار داشته و از درآمد بیشتری برخوردار بوده، کیفیت زندگی فرد در دوران سالمندی هم بالاتر بوده است .
درباره امنیت درآمدی سالمندان از جهت برخورداری از بیمه بازنشستگی باید اشاره کرد که ضریب پوشش مستمری بازنشستگی سالمندان ۶۰ ساله و بالاتر در ایران، حدود 4/45 درصد است؛ درواقع کمتر از نیمی از سالمندان ایرانی از پوشش مستمری بازنشستگی برخوردارند .
حدود 30 درصد سالمندان ایرانی، تحت پوشش نهادهای حمایتی (2/8 درصد تحت پوشش سازمان بهزیستی و 22 درصد تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی) هستند؛ (مرکز آمار و اطلاعات راهبردی ،1396 ) این افراد عمدتاً در زمره اقشار آسیبپذیر یا همان دهکهای اول محروم جامعه هستند که نشاندهنده ارتباط بین سالمندی و فقر است .
از سویی، میزان مستمری نهادهای حمایتی اصلاً پاسخگوی هزینههای زندگی روزمره سالمندان نیست و این گروه، بیشازپیش به حمایت نهادهای دولتی عمومی نیاز دارند و از سویی دیگر، علیرغم اینکه یکی از کارکردهای مهم خانواده، ایفای نقش حمایتی و مراقبتی است، اما شرایط اقتصادی و اجتماعی امروز و پیامدهای آن در زندگی روزمره موجب شده است خانوادهها قادر به ایفای مطلوب نقش و وظایف خود در قبال سالمندان نباشند .
تغییرات فضای اقتصادی مانند تغییرات نرخ ارز و افزایش شدید قیمتها، تورمهای بالا و افزایش چندبرابری هزینههای زندگی روزمره، همه اینها درمجموع فشار اقتصادی زیادی بر سالمندان و خانوادههای آنان وارد میکند و دیگر خانوادهها نسبت به گذشته کمتر قادر بهمواجهه با نیازهای مراقبتی سالمندان هستند و درنهایت، همه این شرایط میتواند تجربه سالمندی را به چالش تبدیل کند.
همه اینها نشان میدهد که دولت در مواجهه با سالمندان قادر به تأمین خدمات رفاهی کافی نیست و بخشی از ارائه خدمات به سالمندان بر عهده بخش خصوصی و سازمانهای مردمنهاد گذاشته شده است. سازمانهای مردمنهاد با توسعه فرهنگ خیرخواهانه و نیکوکاری باعث میشوند بخش عمدهای از نیازهای جامعه در حوزههای رفاهی مختلف به نهادهای مردمی و خود مردم واگذار شود.