خانواده از ارکان مهم جامعه است که اشکال متفاوتی به خود می‌گیرد؛ هر گونه تغییر در ویژگی‌های اجتماعی – اقتصادی و جمعیت‌شناختی آن پیامدهای متعددی در رفاه و بهزیستی اعضای آن خواهد داشت .

در اکثر جوامع انسانی، پدر به‌عنوان اصلی‌ترین و محوری‌ترین عضو، مسئولیت سرپرستی و مدیریت خانواده را برعهده دارد.

بر همین اساس، در اغلب تعاریف، پدیده بی‌سرپرستی، با فقدان پدر در خانواده تعریف می‌شود و غیبت او تأثیر بسیاری بر مسائل اقتصادی و مدیریت خانواده دارد .

زنان سرپرست خانواده زنانی هستند که بدون حضور منظم یا حمایت یک مرد بزرگسال سرپرستی خانواده را برعهده دارند و مسئولیت اداره اقتصادی و تصمیم‌گیری‌های عمده و حیاتی برعهده آنان است .

زنان سرپرست خانواده از جمله گروه‌های آسیب‌پذیر جامعه هستند که به دلیل عواملی مانند طلاق، مرگ و اعتیاد شوهر، ناتوانی شوهر، مهاجرت و یا متواری شدن شوهر شکل می‌گیرند .

مطالعات متعدد مشکلات خانواده‌های زن سرپرست خانوار را چنین برشمرده‌اند: فقر، ناامنی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، بی قدرتی، مشکلات بهداشتی که کودکان را به‌شدت متأثر می‌سازد .

ایران به‌ مثابه جامعه‌ای در حال گذار در معرض تغییرات ناهماهنگ در نهاد خانواده است؛ از جمله این تغییرات می‌توان به نقش نان‌آوری در خانواده‌ها اشاره کرد.

در خانواده‌های ایرانی همچنان مرد وظیفه کسب درآمد و تأمین مایحتاج زندگی را برعهده دارد؛ اما شواهد نشانگر روند فزاینده‌ی تعداد زنان سرپرست خانوار است. مهم‌ترین علل افزایش میزان زنان سرپرست خانوار، طلاق، تجرد قطعی و مهاجرت عنوان شده است .

در بررسی انواع زنان سرپرست خانوار می‌توان دو نوع خانوار را از یکدیگر تفکیک کرد.

در نوع اول، مرد حضور دارد؛ اما به دلایلی مانند مهاجرت، ناتوانی و یا خودخواسته کار نمی‌کند.

در نوع دوم، زنان انتخاب کرده‌اند که ازدواج نکنند و یا اینکه بعد از مرگ همسر یا طلاق و به دلیل استقلال مالی تمایلی به ازدواج مجدد ندارند .

طبقه‌بندی زنان سرپرست خانواده:

الف- زنانی که بدون حضور دائم یا موقت مرد اداره زندگی را بر عهده گرفته‌اند که عبارت‌اند از زنانی که همسرانشان فوت کرده‌اند، زنان مطلقه، زنانی که همسرانشان مفقودالاثر شده‌اند، زنانی که دارای همسر پناهنده یا مهاجرند یا به دلیلی خانه را ترک کرده‌اند.

ب- زنانی که با حضور مرد در خانواده زندگی می‌کنند؛ اما اداره زندگی به عهده زن است؛ مانند زنان دارای شوهر معتاد، زنان دارای شوهر زندانی، زنان دارای شوهر بیکار، زنان دارای شوهر مریض و زنان دارای شوهر سرباز.

بررسی وضعیت اقتصادی زنان سرپرست خانواده

 

زنان سرپرست خانوار با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو هستند و معضلات اقتصادی مهم‌ترین مسئله‌ای است که آنان در زندگی خود دارند. این مسئله با بالارفتن تعداد افراد تحت تکفل زنان سخت‌تر می‌شود.

وضعیت توزیع درآمد در بین 10 دهک مختلف در مورد زنان سرپرست خانوار نشان می‌دهد نسبت به خانوارهای دارای سرپرست مرد از وضعیت توزیع غیر یکنواخت‌ تری برخوردار بوده و سهم بیشتری از این خانوارها در دهک‌ های کم‌ درآمد قرار گرفته‌اند .

نکته قابل‌توجه آن است زنانی که به دلیل طلاق سرپرست خانوار شدند بیش از کسانی که همسرانشان فوت کردند، درگیر مشکلات مختلف اقتصادی – اجتماعی هستند .

زنان سرپرست خانواده نمی‌توانند؛ مانند مردان از حلقه‌های حمایتی و روابط دوستانه‌ای که برای آنان منافع اقتصادی دارد، استفاده کنند.

همچنین نحوه صرف هزینه‌ها در خانواده‌های تحت تکفل زنان به‌گونه‌ای است که تنها جوابگوی نیازهای اولیه زندگی آنان است .

صدقه انلاین - باران مهر - پرداخت صدقه

بررسی وضعیت فرهنگی زنان سرپرست خانواده

 

زنان سرپرست خانواده به دلیل جامعه‌پذیری سنتی، علی‌رغم اینکه خودشان نقشِ نان‌آور را ایفا می‌کنند، اعتقاد به نقش‌های جنسیتی مبتنی بر تفاوت‌های بیولوژیک داشته و این موضوع موجب تضاد نقش‌ها برای آنان شده است.

اصلی ترین علت تعارض خانوادگی و نقشهای شغلی زنان سرپرست خانوار ایفای همزمان نقش نان آوری و مادری  است که در کنار نبود حمایت خانوادگی و اجتماعی ،  باعث  کاهش کیفیت آنان شده است. همچنین به‌واسطه عدم استطاعت مالی زنان سرپرست خانواده، فرزندان آن‌ها نیز از بسیاری آموزش‌های رسمی و غیررسمی محروم هستند.

 

 

موانع حمایت از زنان سرپرست خانواده

 

از جمله مشکلات پیش روی این زنان، فقدان سازوکارهای لازم و مناسب حمایتی پایدار از سوی دولت و دستگاه‌های اجرایی کشور است و با وجود تلاش‌های فراوان دو سازمان حمایتی، بهزیستی و کارگروه امداد بسیاری از اهداف و شاخص‌های کاهش فقر در میان زنان سرپرست خانوار برآورده نشده است .

نگاه ساختاری به فقر، تمرکز بر انبساط سازمانی، عدم تعریف اهداف بلندمدت معطوف به فقرزدایی، حمایت‌های جزئی کم‌تأثیر، موازی‌کاری نهادها، غلبه نگرش حمایتی، رواج وابستگی و بی‌تحرکی، نارسایی اعتبارات خرد، انبساط سازمان و رواج فرهنگ فقر، کم‌توجهی به ابعاد ذهنی زنان سرپرست خانوار از جمله موانع دستیابی این سازمان‌ها به کاهش مؤثر فقر زنان سرپرست خانوار هستند .

 

 

 آموزش و مهارت؛ شاه‌کلید حل مشکلات زنان سرپرست خانواده

 

آموزش و مهارت از عوامل مهم و مغفول دررابطه‌با زنان سرپرست خانوار است .

بررسی نیازهای آموزشی زنان سرپرست خانوار حاکی از فقدان مهارت‌های اجتماعی و شغلی کافی برای توانمند شدن آنان است.

اگرچه دولت تسهیلاتی  را جهت بهبود شرایط زندگی زنان فراهم کرده است اما با توجه به مشکلات گسترده پیش روی زنان تسهیلات  کافی نمی باشد .

وضعیت اشتغال و بازار کار در مورد زنان سرپرست خانوار نشان می‌دهد این زنان در ابتدای مسیر و برای مدتی کوتاه به حمایت‌های مالی خویشاوندان، نهادها و سازمان‌های مردم‌نهاد مانند مؤسسات خیریه نیازمندند ؛ اما به محض کسب مهارت و مهیا شدن مقدمات اشتغال ، بر توانمندی زنان سرپرست خانواده تاکید خواهد شد .

صدقه انلاین - باران مهر - پرداخت صدقه

تأثیر اشتغال بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار

 

اگرچه زنان سرپرست خانوار به دلیل تحصیلات کم و تبعیض در بازار مشکلاتی دارند؛ ولی این مسئله به معنای آن نیست که ایشان مطلقاً از این شرایط تأثیر می‌گیرند و نمی‌توانند بر مشکلات خود فائق آیند.

به‌عبارت‌دیگر نمی‌توان این گروه از زنان را کاملاً ” قربانی” و منفعل در برابر شرایط دانست، بلکه باید با بررسی تجربه‌های شخصی این زنان راه‌های مبارزه با شرایط حاکم بر زندگی آنان را از نزدیک شناخت. به عبارتی اطلاق لفظ آسیب‌پذیر به این گروه حداقل به طور مطلق و فراگیر درست نیست؛ زیرا به‌این‌ترتیب واکنش فردی یا جمعی آنان نسبت به تغییر و بهبود شرایطشان نادیده گرفته می‌شود .

مشارکت زنان سرپرست خانوار در فعالیت‌های ارزشمند اجتماعی، موجب ارتقای وضعیت اجتماعی، اقتصادی و جسمانی زنان می‌شود و هرقدر فرد نقش‌های بیشتری را به عهده گیرد از عزت‌نفس، کسب وجهه، منزلت، پاداش‌ها و درآمد بیشتری برخوردار است. سازوکار تأثیر اشتغال بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار حاکی از آن است که اشتغال عامل بسیار مهمی در کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار است.

اشتغال زنان به‌عنوان نقشی جدید بر روند افزایش عزت‌نفس و گسترش سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی آنان تأثیر مثبت گذاشته و موجب ارتقای سلامت آنان می‌شود .

اشتغال و داشتن منبع درآمد، باعث افزایش سطح برخورداری مادی می‌شود و به‌تبع آن سطح اعتمادبه‌نفس و استقلال را ارتقا می‌دهد و درنهایت، کیفیت زندگی آنان را بهبود می‌بخشد.

همچنین زنان دارای مهارت‌های فنی و حرفه‌ای نسبت به زنانی که فاقد مهارت هستند از کیفیت زندگی بالاتری برخوردار هستند.

دارابودن مهارت فنی و حرفه‌ای دسترسی زن سرپرست خانوار به شغل مناسب و کسب درآمد را تسهیل می‌نماید و احساس مفیدبودن و سودمندی فردی و اجتماعی را به دنبال دارد .

فعالیت در بازار کار موجب شکل‌گیری سرمایه اجتماعی و تقویت پیوندهای درون‌گروهی برای زنان سرپرست خانواده شده و صرف‌نظر از فواید اقتصادی، اشتغال، مانع از انزوا و طرد اجتماعی آنان می‌شود .

در مجموع می‌توان نتیجه گرفت؛ فعالیت‌های اقتصادی فرصت‌های مهمی را برای تحرک اجتماعی زنان ایجاد می‌کند.