در مقالات قبلی در رابطه با مشکلات و راهکار های توانمند سازی زنان سرپرست خانواده صحبت کردیم، در این مقاله در رابطه با آثار اجتماعی حمایت از زنان سرپرست خانواده می خوانیم.
همانطور که می دانید زنـان ، زیربنـای سـلامت خانواده ها و جوامـع هسـتند و بـرای اینکـه بتواننـد نقـش مراقبت دهندگـی خـود را بـه نحـو احسـن انجـام دهنـد، بایـد سـطح سـلامت و رفـاه خـود را حفــظ و ارتقای دهنــد. از گروههایی که توجه بهسلامت اجتماعی آنها بسیار اهمیت دارد، زنان سرپرست خانواده هستند.
زنان سرپرست خانواده علاوه بر نقش مادری، نقش پدر را نیز ایفا میکنند. این خانوادهها تک والدی نامیده میشوند که مادر سرپرست و نانآور خانه و خانواده است؛ به این صورت مادر، نقشها و مسئولیتهای بیشتری را متحمل میشود.
این تنشها تا حدی از محیط زندگی و محدودیتهای مختص زنان سرپرست خانواده، سرچشمه میگیرد. بدین ترتیب این زنان مشکلات روانشناختی و اجتماعی – اقتصادی زیادی را تحمل میکنند که پیامدهای منفی برای سلامت آنها دارد. روابط اجتماعی زنان معمولاً از زمانی که شوهران خود را از دست میدهند، دچار اختلال میشود.
برخی در معرض مشکلات اقتصادی، روانی و اجتماعی قرار میگیرند و نهتنها دغدغهٔ تأمین معاش دارند، بلکه احساس میکنند از پناهگاه مطمئن و قابل اتّکایی برخوردار نیستند؛ این وضعیّت در صورت داشتن فرزند، پیچیدهتر میشود . اگرچه در کشور ما بهخصوص در مناطق محروم و روستایی، برای سلامت جسمی افراد گامهای مناسبی برداشته شده است، امّا آنچه نبودِ آن در همهٔ عرصههای کشور محسوس است، عدم حمایت اجتماعی از زنان برای ارتقای ابعاد روانی و اجتماعی سلامت است.
تاثیر حمایت از زنان سرپرست خانوار بر سلامت جامعه
هـر جامعـه زمـانی از پویایی و نشاط برخوردار خواهد بود که شهروندانش دارای سلامت جسمی، روانی و اجتمـاعی مطلـوب باشند؛ در این صورت است که جامعه میتواند پلههای ترقی و تکامل را طی کـرد و بـه سـطح قابلقبولی از توسعه دست یابد. سلامت جامعه در گرو سلامت جسمی، روانی و اجتماعی تکتک افـراد است و افراد ، در جامعهی سالم است که پرورش مییابند.
سلامت اجتماعی بخشی از سـلامت فـرد است که در عرصه اجتماع به ظهور میرسد و زمانی فرد را میتوان واجد سلامت اجتماعی دانست که بتواند فعالیتها و نقشهای اجتماعی خود را در حد متعـارف انجـام دهـد و بـا جامعـه و هنجارهـای اجتماعی احساس پیوند و اتصال کند .
از عوامل مهم مرتبط با سلامت اجتماعی افراد، حمایت اجتماعی از آنان است.
اگرچه مراقبت، دوستی و حمایت مفاهیمی به قدمت ارتباطات انسانی هستند، امّا مفهوم حمایت اجتماعی، مفهومی نسبتاً جدید است. حمایت اجتماعی بهصورت روابط متقابلی تعریف شده است که برای شخص از جانب دیگران بهمنظور کمک به او در حل مشکلاتش فراهم شده است .
حمایت اجتماعی که از سرمایهٔ اجتماعی نشئت میگیرد؛ در واقع میزان برخورداری از محبّت، توجّه و مساعدت اعضای خانواده، دوستان و سایر افرادی است که فرد از آنها برخوردار است .
حمایــت اجتماعــی تابــع روابــط اجتماعـی فـرد بـا دیگـران یـا عضویـت در گروهها و اجتماعـات است و بسـتری کـه ایـن روابط را بـرای فـرد فراهـم میکند جامعـه اسـت. جامعـه زمینهساز و بسـتر شکلگیری روابطـ افراد است؛ بنابراین فرد بـرای داشـتن رابطـه باید بـا جامعـه ارتبـاط برقـرار کند.
ابعاد مختلف حمایت از زنان سرپرست خانواده
حمایت، ابعاد گوناگونی نظیر حمایت شبکه اجتماعی، حمایت خودارزشمندی، حمایت ابزاری، حمایت اطلاعاتی و حمایت عاطفی را در بر میگیرد.
حمایـت شـبکه اجتماعـی: بـه معنـای دسترسـی بــه عضویــت در شبکههای اجتماعــی اســت.
حمایــت خودارزشمندی: ایــن کــه دیگــران در دشواریها یــا فشــارهای روانــی بــه وی بفهماننــد کــه او فــردی ارزشــمند اســت و میتواند بــا بهکارگیری تواناییهای ویــژه خـود بـر دشواریها چیـره شـود.
حمایـت ابـزاری: دسترسـی داشـتن فرد بـه منابـع مالـی و خدماتـی در سختیها و دشواریها را حمایت ابزاری مینامند .
حمایــت اطلاعاتی: حمایت اطلاعاتی به فراهمآوردن اطلاعات لازم برای حل مشکلات و مسائل و کمک به فهم و درک مسائل و مشکلات اشاره دارد.
حمایــت عاطفــی: داشــتن مهــارت لازم در کمکگرفتن از دیگـران هنـگام برخـورد بـا دشواریها اسـت .
زمانی که زنان سرپرست خانوار از حمایت عاطفی بهرهمند میشوند، افرادی را در کنار خود دارند که در مواقع لزوم و بروز مشکلات میتوانند برای همدردی به آنها رجوع و از احساسات همدلی و همدردی آنان بهرهمند شوند؛ این موضوع امری اثرگذار بر سلامت روانشناختی و اجتماعی زنان سرپرست خانواده است . هرچه زنان سرپرست خانوار در تعاملات و ارتباطات خود با دیگران بیشتر احساس امنیت داشته باشند، حضور مفیدتر و پررنگتری در جامعه خواهند داشت .
بر اساس نتیجه تحقیقات علمی، بیـن میـزان سـلامت اجتماعـی زنـان سرپرسـت خانـوار و زنـانی که سرپرستی خانـواررا به عهده ندارند ، تفـاوت معنـاداری وجـود دارد و میـزان سـلامت اجتماعـی زنان سرپرسـت خانـوار بهمراتب کمتـر از زنـانی است که این مسئولیت را به عهده ندارند .
ایـن میـزان در هـر یـک از ابعـاد سـامت اجتماعـی نیـز نشـان از تفـاوت معنـادار در بیـن دو گـروه و پایینبودن آنهـا در بیـن زنـان سرپرسـت خانـوار دارد ؛ باتوجه به نتایـج به دست آمده میتوان گفـت خـود پدیـده سرپرسـتی و فقدان مسئولیت سرپرستی، تأثیری زیـادی بـر سـلامت اجتماعـی زنـان داشـته است؛ زیرا سرپرست بـودن زنـان مشـکلات پیرامونـی زیـادی را بـرای آنهـا به وجود آورده اسـت. آسیبشناسی تعاملات اجتماعی نشان میدهد مهمترین عامل تأثیرگذار بر اعتماد اجتماعی زنان سرپرست خانوار عامل اقتصادی و در مرحله بعدی عوامل محیطی، عوامل خانوادگی و عوامل قانونی است.
همچنین وضعیت مسکن و درآمد زنان سرپرست خانوار عوامل تعیینکننده و تأثیرگذار بر امنیت اجتماعی آنان است.
راهکارهای ارتقا سطح سلامت اجتماعی زنان
از جمله راهکارهای ارتقای سطح سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانواده می توان به ارائه و تسهیل زمینههای آموزش تخصصی شغلی و آموزش مهارتهای زندگی به منظور افزایش خودباوری اشاره کرد. حمایت مؤسساتی مانند سازمانهای مردمنهاد، نیز تأثیر مثبتی بر سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانواده دارد.
سازمان مردمنهاد باران مهر و عاطفه در راستای ارتقا سطح سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانواده در مسیر توانمندسازی آنان گام برمیدارد .
زنان سرپرست خانواده و مبارزه با تبعیض جنسیتی
عوامل بسیاری باعث افزایش فقر و کاهش برابری جنسیتی میشوند.
نکته اساسی که در غالب بررسیها مورد تأکید قرار میگیرد این است که زنان بهخاطر جنسیت خود بیشتر در معرض فقر قرار دارند . بر اساس گزارشهای بانک جهانی، بیش از 66 درصد از فقرای جهان را زنان تشکیل میدهند؛ و این در حالی است که زنان در سراسر جهان، همواره بیش از دوسوم از بار کاری را بر دوش کشیده؛ اما تنها ده درصد از کل درآمد جهانی و فقط یک درصد از ثروت جهان نصیب آنان شده است.
زنان سرپرست خانوار گروههای همسانی نیستند؛ بنابراین تصورات ناشی از وضعیت نامساعد زنان سرپرست خانوار گفتمانی را به وجود آورده که در سالهای اخیر موجب بهوجودآمدن مباحث مرتبط با “زنانه شدن فقر” شده است. تأثیر این مفهومسازی محدود به جوامع درحالتوسعه نبوده است؛ بلکه بسیاری از محققان ادعا کردهاند که رکود اقتصادی جهانی ، بیشترین تأثیر را بر خانوادههای با سرپرست خانوار زن داشته است، خانوارهایی که در همه جای دنیا هستند .
براساس یافته های این مطالعه ، جایگاه و تجربه زنان در بیشتر موقعیتها با جایگاه و تجربه مردان در همان موقعیتها متفاوت است. اما به نظر میرسد که در مباحث مرتبط با زنان سرپرست خانوار باید تحلیلها را در سطوح گستردهتری انجام داد و راهحلها و توضیحات را به سمت نابرابریهای جنسیتی سوق داد.
بنابراین این استدلال مورد پذیرش است که “جنسیت ” و نه وضعیت خانوادگی، در درک وضعیت زنان سرپرست خانواده دخیل است؛ گرچه بسیاری از مشاهدات نشان میدهد که همه زنان سرپرست خانوار فقیر نیستند و همه افراد فقیر، زنان نیستند، آنچه که این زنان از آن رنج میبرند تبعیض جنسیتی است. پس در عصر حاضر با مطرحشدن مفهوم عامل انسانی در نظریات توسعه، یکی از شاخصه های مهم برای سنجش توسعه هر کشوری، وضعیت زنان و سطح توانمندسازی آنان است .
ارزشهای اساسی توسعه پایدار بر محور ارتقای کیفیت زندگی و توانمندسازی انسانها تکیه دارد و تحقق عدالت اجتماعی یکی از مهمترین لوازم پایداری توسعه است. درواقع ارزشهای اصلی توسعه پایدار را باید در ارتقای کیفیت زندگی، یعنی توانمندسازی زنان و مردان در تأمین نیازهای اساسی، تلاش در جهت رفعاختلاف طبقاتی در جامعه، رشد آگاهی عمومی، اعتمادبهنفس و اعتقاد عامه مردم به اهداف توسعه جستجو کرد .
موسسه باران مهر و عاطفه با تحت حمایت قرار دادن زنان سرپرست خانواده در مسیر توانمندی زنان گام برمی دارد .
یکی از این راههای حمایت از زنان سرپرست خانواده ، پرداخت مبلغی مشخص و تحت حمایت قراردادن زنان سرپرست خانواده است .
شما عزیزان میتوانید برای حمایت از زنان سرپرست خانواده می توانید کمکهای نقدی خود را از طریق شمارهحساب 502229000080593 یا به شماره شبا 250570320181013778933101 مؤسسه باران مهر و عاطفه اهدا کنید.