کودکان کار، آیا آنها را میشناسید؟ آیا با نوع زندگی این کودکان آشنا هستید؟ چه آیندهای برایشان متصور هستید؟ در این مقاله، قصد داریم با شما درباره این موضوع صحبت کنیم. هنگامی که پشت چراغ قرمز ایستاده و یک کودک با دستههای گل رز بهسوی ماشین شما میدود، دقت کنید. این کودک، همان کودک کار نامیده میشود! فردی که وقتی باید بازی کند به کار مشغول بوده و زمان آزادیاش را از دست داده است.
او بهدنبال توپ در کوچه نمیدود و حتی موهای عروسکش را شانه نمیزند؛ زیرا، مجبور به کار است. مادرش در خانه درحال بافتنی بافتن است، اما نه برای خودش بلکه برای دیگران. او شال میبافد تا دلبرکش در خیابان، شالگردن را بفروشد!
کودک کار کیست؟
کودکان کار آن دسته از کودکانی هستند که مجبور به انجام کارهایی از صبح تا شب هستند تا به درآمد خانواده یا دیگران کمک کنند ولی این کارها سلامت جسمی و روانی آنها را بهخطر میاندازد و حقوق اجتماعیشان را نادیده میگیرد.
احتمالا همه ما در جادهها و پشت چراغ قرمز، کودکانی را دیدهایم که با دست و صورت کثیف و پوست سوخته، بهفروش اسباببازی، خدمات تمیزکاری و دیگر کارها مشغول هستند. این وضعیت ناهنجار اجتماعی واقعا نیازمند توجه و حمایت جامعه و دولت است.
کودکانی که کار میکنند، مشکلاتشان یک موضوع گسترده در جوامع جهانی شناخته شده است. این کودکان در معرض سوءاستفادهها و آسیبهای مختلفی قرار میگیرند و نیاز به حمایت قانونی دارند. این وضعیت برای همه کشورها صدق میکند و تمام کودکان دارای وضعیت مشابهی هستند که از حق تحصیل و زمان آزاد خود محروم میشوند.
این کودکان، بین 5 تا 17 سال بوده و برای کسب درآمد، قربانی استفاده بزرگسالان میشوند. آنها در خیابانها زندگی کرده و بهحقوق اساسی و تحصیلاتی که تمام کودکان دنیا دارند دسترسی ندارند. حمایت مالی از کودک کار، نیاز به مراقبتهای بهداشتی و رفع نیازهای اساسی بهعلت در معرض آسیبپذیر بودن بسیار ضروری است.
بیشتر این بچهها با دستفروشی آشنا هستند، اما برخی از آنها کارهایی مشکوک و خطرناکتر از فروش کالاها انجام میدهند. این شامل جابهجایی مواد مخدر هم میشود که باعث سوءاستفاده جنسی و بردهداری از آنها خواهد شد.
واقعیت کودکان کار؛ دستهبندی و زندگی در شرایط سخت
بچههایی که در کارهای سخت و دشوار اجتماعی مشغولاند، معمولا نتیجه یک ساختار اقتصادی و اجتماعی ناکارآمد و نابرابر در جامعه هستند. این کودکان تحتتاثیر فقر خانواده، بدسرپرستی، بیسرپرستی یا مشکلات خانوادگی دیگر قرارگرفتهاند و برای تامین نیازهای اساسی خود و خانوادهشان، مجبور بهکار کردن در شرایط دشوار شدهاند. کودکان کار را میشود به 3 دسته تقسیم کرد.
کودک در خیابان
این کودکان، خانوادههایی را دارند و در خیابانها برای تامین مخارج خانوادهشان کار میکنند و هر شب به خانه بازمیگردند. ارتباط این بچهها با خانوادهشان کاملا متفاوت است.
کودکان خیابان
این کودکان که ازسوی خانواده خود ترک یا یتیم شدهاند، بدون هیچ پشتیبانی خانوادگی، زندگی میکنند. آنها تنها مسئول ادامه زندگی خود هستند. این گروه از بچههای خیابانی با مشکلات بیشتری روبهرو هستند و در معرض انواع خطرات مختلف قرار دارند. در واقع، این گروه از افراد آسیبپذیرترین هستند که در خیابانها زندگی کرده و با محیط خیابان آمیخته شدهاند.
کودک یک خانواده خیابانی
گروه سوم، کودکانیاند که در اصل جزء خانوادههای خیابانی هستند. این نوجوانان در خیابانها با خانوادههای خود بهدلیل یک حادثه یا مشکلی مانند جنگ، بلایای طبیعی یا بیکاری در خیابانها زندگی میکنند.
علت ایجاد وضعیت کودکان کار
معضل کودکان کار در جامعه بهدلایل مختلفی ایجاد میشود. ازجمله این دلایل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- نبود شغلهای مناسب برای بزرگسالان در جامعه
- زیاد بودن فرزندان در خانواده و ناتوانی در تامین هزینهها توسط والدین
- ازدستدادن سرپرست خانواده و نیاز به کسب درآمد
- طرد کودکان ازسوی خانواده و اطرافیان
- عقاید نادرست در برخی اجتماعات که با حقوق کودکان آشنا نیستند
- فرار از مشکلات خانوادگی که باعث نارضایتی و عدم خوشحالی کودک میشود
این کودکان از حقوق خود محروم و با آسیبهای زیادی مواجه میشوند، ازجمله حق تحصیل و خشونت مکرر. کار کودکان باعث تقویت چرخههای فقر بین نسلی شده، درنتیجه ضعف اقتصاد ملی و ناتوانی در توسعه پایدار میشود. همچنین، همراه شدن کودکان با فقر اقتصادی و فرهنگی، مهاجرت و فقدان فرصتهای شغلی مناسب، هزینههای زیادی را بر جامعه و افراد تحمیل میکند.
شرایط تحصیلی کودکان کار
همانطور که گفته شد، یکی از مشکلاتی که به کودکان کار آسیب میزند، ترک تحصیل آنها هست. این بچهها در محیطی بزرگ شدهاند که هدف اصلی آن کسب درآمد است. در این محیطها، کودک بهرهوری لازم از زمان را نخواهد برد و به سواد و مدارک تحصیلی بالا نمیرسند. دلیل اصلی عدم تحصیل، فقر مالی والدین و سپس عدم آگاهی آنها از آسیبهای روحی، روانی و جسمی که به فرزندانشان وارد میشود. برای مطالعه و کسب آگاهی بیشتر درخصوص حمایت کودکان بازمانده از تحصیل به لینک مربوط مراجعه کنید.
همانطور که گفته شد، یکی از مشکلاتی که به کودکان کار آسیب میزند، ترک تحصیل آنها هست. این بچهها در محیطی بزرگ شدهاند که هدف اصلی آن کسب درآمد است. در این محیطها، کودک بهرهوری لازم از زمان را نخواهد برد و به سواد و مدارک تحصیلی بالا نمیرسند. دلیل اصلی عدم تحصیل، فقر مالی والدین و سپس عدم آگاهی آنها از آسیبهای روحی، روانی و جسمی که به فرزندانشان وارد میشود. برای مطالعه و کسب آگاهی بیشتر درخصوص حمایت کودکان بازمانده از تحصیل به لینک مربوط مراجعه کنید.
خطراتی که کودکان کار را تهدید میکند
کودکان کار افراد بزهکاری نیستند، اما از آن دستهاند که اگر توجه کافی به شرایط زندگی آنها نشود و تغییرات لازم صورت نگیرد، ممکن است بهدلیل شرایط خاص زندگیشان، منشاء رفتارهای ضداجتماعی و جنایتکارانه شوند و سلامت خود و جامعه را بهخطر بیاندازند. این کودکان با خطراتی روبهرو هستند که آنها را تهدید میکند. بنابراین، با حمایت مالی از کودکان کار میتوانیم آنها را از این خطرات دور کنیم.
خطرات بهداشتی و مبتلا شدن به بیماری ها
یکی از معضلاتی که این نوجوانان را بهخطر انداخته، مسائل بهداشتی است. این کودکان با کار در خیابان و کوچه ممکن است با مشکلات تغذیهای، کمخونی، بیماریهای پوستی، عفونتهای قارچی، بیماریهای واگیردار، بیماریهای دهان و دندان، چشم و قلب روبهرو شوند.
محرومیت از تحصیل
یکی از حقوق اساسی تمام افراد برای پیشرفت در زندگی، دسترسی به تحصیلات است. وقتی کودکان بهصورت شبانهروز در خیابان کار میکنند، از فرصت تحصیل خود محروم میشوند که این امر برای توانمند شدن و زنده ماندن در جامعه امروز ضروری و اساسی هست.
سوءاستفاده و آزار جنسی
این فرزندان ممکن است بهشکل ناخواسته و خشونت آمیز مورد آزار و اذیت جنسی قرار بگیرند و این اتفاقات باعث شود که بیماریهای جنسی و اختلالات روانی ناشی از سوءاستفاده را تجربه کنند.
آزار جسمی و عاطفی
گاهی این نوجوانان ممکن است تحتتاثیر تماسهای بدنی، ضربوشتم، توهین و انتقاد ازسوی اطرافیان خود قرار بگیرند.
عدم رشد و تکامل
یکی از موانعی که احتمالا به کودکان آسیب میزند، عدم پیشرفت و رشد آنها است. عقب ماندن در رشد جسمی (وزن و قد) کندی در رشد تکاملی (مهارتهای فیزیکی، ذهنی و اجتماعی مورد نیاز برای تطبیق با محیط) ازجمله خطراتی است که کودکان را بهخطر میاندازد.
محروم شدن از آموزش مهارتهای زندگی
حقیقت تلخی که باید قبول کنیم این است که کودکان کار از دسترسی به مهارتهای زندگی اساسی محروم میشوند. این مهارتها شامل توانایی حل مساله، تصمیمگیری، خلاقیت، تفکر منطقی، برقراری ارتباط موثر، آگاهی از خود، همدلی، کنترل احساسات و مقابله با استرس است.
گرفتار شدن در دام باندهای قاچاق
بچههای کار در معرض خطرات باندهای قاچاق مواد مخدر، گروههای اجرایی جرم و حتی دستههای سارقین قرار میگیرند که این امر میتواند یک تهدید جدی برای زندگی آنها باشد.
سرپرست کودکان کار چه کسانی هستند؟
علیرغم تصور عمومی که بیشتر کودکان کار و بچههای خیابانی را بدون خانواده و سرپناه و نظارت خاصی میبینند، اما براساس آمارها و بررسیهای میدانی، خانوادههایی وجود دارند که درگیر مشکلات اجتماعی مختلف مانند حاشیهنشینی، فقر، بیکاری، مشکلات مالی جدی، اعتیاد، خشونت و تجاوز هستند.
این خانوادهها بیشتر ناآگاه و ناتوان در انجام وظایف سنگین پدری و مادری هستند. خانوادههایی با فرهنگهای بیمار که گاهی دختران خود را در کودکی به ازدواج با افراد ناصالح مجبور میکنند. این کودکان همسر، بهجز تحمل مشکلات و تلخیهای بیشمار، هیچ مهارتی برای انجام نقش همسری و مادری ندارند.
فرزندان خانوادههای با جایگاه اجتماعی پایین، غالبا به انزوا یا خشونت و طغیان سوق داده میشوند. این کودکان در آینده براساس تجربیاتشان با جامعه برخورد خواهند کرد. عدم دسترسی به آموزش و بیتوجهی خانواده، موجب محرومیت از حقوق مدنی و آموزشی و طرد اجتماعی میشود.
عدم یادگیری مهارتهای زندگی، باعث میشود که کودکان نتوانند حتی مسائل ساده را حل کنند و در مواجهه با خشونت و تنشهای کوچک بهخطر میافتند.
نبود فرصت بزرگترین ظلمی است که برای بچهها اتفاق میافتد. آنها که بهجای بازی در خیابانها، باید در کنار خودروها و کورهها دویده و کار کنند.
حضور در محیطهای غیرسالم و انجام کارهای خطرناک، به سلامتی کودکان خیابانی آسیب میزند که متاسفانه نهتنها هزینه درمان آن را ندارند، بلکه فراموش میکنند که مراقبت از خودشان مهم است.
حقوق کودکان کار براساس قانون کار ایران
با توجه به ماده 79 قانون کار، فعالیت کودکان زیر 15 سال کاملا ممنوع و همچنین براساس ماده 80 همان قانون، افرادی که سن آنها بین 15 تا 18 سال است، بهعنوان “کارگر نوجوان” شناخته میشوند و قبلاز استخدام باید آزمایشهای پزشکی انجام شود. به گفته مدیرعامل سابق انجمن حمایت از حقوق کودکان، در تهران حدود 14 هزار زبالهگرد وجود دارد و بیش از یکسوم آنها کودکان هستند.
مسئله کودکان کار و خیابان به فقر بستگی دارد. همچنین این موضوع به این نکته بر میگردد که که آیا بازار کار تمایل دارد از این کودکان استفاده کند یا خیر؟ زیرا استخدام کودکان بازار ارزان است و حتی اگر کودک مثل یک بزرگسال کار کند، حقوقش معادل آن نیست. همچنین این بستگی به سیاستهای مهاجرتی ما دارد که آیا اجازه میدهیم بچههایی از کشورهای دیگر بهعنوان کودک وارد کشور شوند و بهکار بپردازند یا خیر.
در ماده 83 از قانون کار، بهوضوح آمده است: “هیچ کار اضافی، انجام کار در شب، کارهای سخت و زیانبار، حمل بار با دست بیش از حد مجاز و استفاده از وسایل مکانیکی برای کارگران نوجوان مجاز نیست. ” و در ماده 84 این قانون یادآوری میشود: حداقل سن برای انجام مشاغل و کارهایی که برای سلامت و اخلاق کارآموزان و نوجوانان زیانبار شناخته شده، 18 سال تمام خواهد بود، نه 15 سال. تصمیم در این زمینه با وزارت کار و امور اجتماعی هست.
بااینحال، در ماده 188 قانون کار، کار کودکان در کارهای خانگی و در کارگاههای کوچک زیر 10 نفر، مجاز است. بنابراین، بااینحالت استثنا، قانون کار اجازه استفاده از کودکان در کارگاههای کوچک و خانگی را میدهد. این اصلی است که اجازه بهکارگیری کودکان زیر 15 سال را منع میکند. اگر زمینه زیانبار برای کودکان و نوجوانان رفع شود، کارفرما میتواند از کودکان استفاده کند.
مبارزه با کار کودکان
از تمام اشکال کودکان کار، بردهداری، قاچاق کودکان و انگیزههای غیرقانونی، خطرناکترینها هستند. هیچ کودک زیر 18 سال نباید به هیچ شرایطی کاری انجام دهد، حتی اگر سن قانونی را داشته باشد.
کار در شرایط خطرناک و ناسالم برای کودکان، خود بهتنهایی خطرناک است. کار با مواد شیمیایی یا ماشینآلات سنگین، برای کودکان زیر 18 سال، بدون توجه به ایمنی، بسیار ناایمن است.
آیا راهی برای جلوگیری از کار کودکان وجود دارد؟ برای مبارزه با کار کودکان، راهکارهای متعددی وجود دارد که در ادامه هریک را بررسی خواهیم کرد و بهترین راهحل را معرفی خواهیم کرد.
آگاهیبخشی و ایجاد فرهنگ
وظیفه دولت و سایر اقشار جامعه این است که سایرین را از خطرات کار کودکان آگاه سازند. این مسئله تنها زمانی حل خواهد شد که مردم درک کنند که کودکان، پایه اساسی و آینده انسانها هستند. این مشکل تنها ازطریق فرهنگسازی در جامعه قابل حل است.
تصویب و اجرای قوانین حمایتی
مجلس جمهوری اسلامی ایران قوانین بسیاری برای حمایت از کودکان تصویب کرده است؛ دولت و سایر ارگانها موظفاند تا این قوانین را بهصورت صحیح در کشور اجرا کنند. همچنین، تمام افراد جامعه نیز وظیفه دارند تا از دولت و موسسات خیریه خصوصی در حمایت از کودکان خیابانی یاری بگیرند تا خدمات به این فرزندان بهدرستی ارائه شود.
همکاری سازمانهای دولتی با شرکتهای خصوصی
دولت میتواند ازطریق همکاری با بخش خصوصی به نتایج خوبی برسد؛ امیدواریم که مشارکت بین سازمانها و شرکتها به بهترین شکل ممکن انجام شود.
معرفی به موسسه خیریه
در جامعه ما، بسیاری از کودکان بدون حمایت و سرپرست زندگی میکنند و تعداد زنان سرپرست خانوار نیز درحال افزایش است. ازطریق معرفی این دسته از افراد به موسسه خیریه و با پرداخت صدقه آنلاین میتوانید به آنها کمک کرده و حمایت نمایید.
آمار جمعیت کودکان کار در ایران
وضعیت کودکان خیابانی در استانهای مختلف بهدلیل تنوع جغرافیایی و فرهنگی، متفاوت است. بهعنوان مثال، در تهران به ازای هر 530 نفر جمعیت، یک کودک کار و خیابانی وجود دارد، درحالیکه در تبریز مجموعا این آمار به 16هزار نفر میرسد. در کرمان نیز در سال گذشته 1063 کودک خیابانی و کار شناسایی شدهاند.
در استان البرز، در دورههای مختلف سال 96، 97 و 3 ماهه اول سال 98، 930 کودک کار و خیابانی به مراکز بهزیستی مراجعه کردهاند. در یزد نیز از سال 92 تا پایان سال 97، 759 کودک کار و خیابانی در مراکز بهزیستی این استان پذیرش شدهاند. در استان خوزستان هم 560 کودک که توسط بهزیستی شناسایی و پرونده آنها تشکیل شده، فعالیت خود را در خیابانها انجام میدهند.
در ایران، تعداد کودکانی که در مقایسه با کشورهای دیگر بهکار اجباری مشغول هستند، کمتر است. اما بهدلیل عدم انجام سرشماری دقیق، اطلاعات دقیقی از آمار جمعیت کودکان کار در ایران وجود ندارد و تنها میتوان به آمارهای نسبی استنباط کرد.
جمعبندی
با وجود تمام تبعات منفی که کار بر زندگی کودکان دارد، هر روز شاهد افزایش تعدادشان هستیم. بهتر است از خودمان شروع کنیم و با کمک به کودکان کار آنها را همانند فرزندان خود در نظر بگیریم. قدمهایی برای رنگآمیزی دنیای خاکی بچههای خیابانی برداریم و لبخندی را هدیه کنیم. امروز نمیتوانیم همه آنها را نجات دهیم، اما میتوانیم حامی جدی یکی از این کودکان باشیم!